نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 | نویسنده sokoot در سه شنبه 16 دی 1393 |
_ دلی که از ذهن تاثیر نگرفته است
دلی که در هوا اسیر نشده است
یک برداشت دارد" آن هم یقین است. برچسب ها : یقین,
نویسنده sokoot در سه شنبه 16 دی 1393 | نویسنده sokoot در سه شنبه 16 دی 1393 |
مراقب باش آزادی ابدی ات را به در و
و دیوار این زندان فانی نفروشی !
و بدانیم برای انتخاب نیامده ایم ، بلکه زمین و تمام ابزار برای ما آمده است
تا ما را به مقصد برساند.
برچسب ها : آزادی،مقصد،,
نویسنده sokoot در سه شنبه 16 دی 1393 |
امروز برای شهدا وقت نداریم ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم چون فرد مهمی شده نفس دغل ما اندازه یک قبله دعا وقت نداریم در کوفه ی تن ، غیرت ما خانه نشین است بهر سفر کر ب و بلا وقت نداریم تقویم گرفتاری ما پر شده از زرد ای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم.
[ اللهم عجل لولیک الفرج و ارزقنی توفیق الشهادت فی سبیلک ] نویسنده sokoot در سه شنبه 16 دی 1393 |
من مشتی خاک که سرشته شدم با گل افلاک
sokoot برچسب ها : شعر، عرفان,
نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 |
نهایت هستی در قیامت صغری مهدی( عج ) است.
همه به مهدی(عج ) می رسند همه ظهور اسم هادی را می بینند . نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 |
اگر ماصفات خدا را نچشیم ،نه در دنیا ونه در قیامت ،به او قرب نخواهیم کرد.
مثلا اگر کسی محبت را نچشده باشد هرگز نمی تواند بفهمد که محبت خدا چیست .
صفات خدا را تمرین کنیم .بیاید آنها را به صحنه ی عمل بکشانیم ،
که اگر بخشی را ظهور دادیم مابقی را خودشان به عنایت می دهند.
مثل محبت که اسمی است که به عنات از درون ما ظهور می کند و می جوشد
خداوندتمام اوصافش را در [ چهارده معصوم ] که همگی جسم دار ند ، نازل کرده است.
تا ما بتوانیم آن عالی [خدا ] را در وجود آن ها ببینیم آن هم نه دیدنی فقط با چشم
بلکه باتخلق به اوصاف و پیدا کردن جای آن ها در وجود خود .
این گونه وجود ما را عشق و محبت پر می کند. نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 |
یک جام لبالب از ولایم ده من مرده ام و بیا حیاتم ده آری تویی آن مظهر یحیی و یمیت از هر چه خودی بیا مماتم ده لبریز کن جان مرا از شهد شیرین یقین من تشنه ی یک جرعه ام ادرکنی ای ماء معین ....
sokoot
نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 | تطهیر کن قلب مرا جان علی مرتضی هر چند لایق نیستم اما ببر با خود مرا با یک نگاه فاطمی زیر وزبر کن جان من من خسته از خویشم ولی دارم امید وافری بر آن دل دریاییت استاد من ای مادرم دریاب قلب خسته ام من گرچه سربارم ولی مستم ز صهبای علی(ع) دریا تویی... من قطره ام یک قطره ی لب تشنه ام من تشنه ی جام توام دریای من،آغوش خود وا کن که من از قطرگی دل خسته ام دنبالت عمری گشته ام آیا قبولم می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
sokoot نویسنده sokoot در سه شنبه 2 دی 1393 | بودنت حتی زمستانی ترین روزم را بهار وار عاشقانه میکند من نه اهل بارا نم نه باد نه عاشق زمستان نه تابستان من هوایی را دوست دارم که متبرک باشد به نفسهایت یا بن الحسن !!! برچسب ها : شعر, یابن الحسن,
طراحی و کدنویسی : ثامن تم
Template By : Samentheme.ir
|